یک دانشجو

دست نوشته ها و روز نوشته ها

یک دانشجو

دست نوشته ها و روز نوشته ها

اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین

امروز جمعه, ۲ آذر ۱۴۰۳، ۰۶:۱۹ ب.ظ می باشد

علی اصغر سلطانپور

دانش آموخته و فارغ التحصیل مدیریت

یک دانشجو

نون والقلم و ما یسطرون
نون سوگند به قلم و آنچه می نویسند
هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی
این از بخشش پروردگار من است
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
ستایش خدایی را که پروردگار جهانیان است

۲۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

1. ز روز ازل تا یوم ابد ، جنگ است بین خوب و بد ، فرشته می کشد دیو و دد ،

یک تن انسانم آرزوست ، مسلمانم آرزوست ، دین و ایمانم آرزوست.

2. وقتی که درجامعه ای ظلم و نابرابری را با چشم مشاهده می کنیم ، حق نداریم با

فلسفه و باور و پنداشت وجود عدالت و برابری را ثابت کنیم.

۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۲۷

و حقیقت مُــــــرد

آن روزی که از حقیقت

گفتند اما

در عمل اجرا نکردند

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۴۹

غمگینم بر آن لحظه ای که

عشقی مُرد

حسی مدفون شد

آرزویی تباه گردید

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۲۹

در آشناترین شهر

غریبانه متولد شدم

غریبانه زیستم

و غریبانه مُردم در زندگی

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۲۷

ای تاریخ و ای روزگار

من در لابه لای تو

گم گشته ای به نام دل دارم

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۰۰

سالهـــــاست من کـــوشم که دلــــم وا شود

تا دلــم وا شود این تن یکسره رســوا شود

هی گـــــذرد این دون روزگار پهنا و دراز

نمی دانم کـــی و کــــــجا آخر خط پیدا شود

۸ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۰۸:۳۵

چشام هواشون بارانیه

تو قلبم واسه تو مهمانیه

دلم از دوریت گرفته

این چه دور و چه زمانیه

۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۵۹

دلم گرفته ز غیبت تو

خواهم که بینم عدالت تو

چقدر شیرین است روایت تو

همش عدالت آن دولت تو

۱۲ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۳۲

زیر باران ، یاد یاران ، یاد یادش بخیر

درس انسان ،داد خوبان، یاد استادش بخیر

چرخ دوران ، بالا و زیران ، دست دستگیران

روزگارم گذشت و رفت، داد و بیدادش بخیر

مرگ و زندگی، ذکر و یاد خدا و بندگی

زندگی گذرد ، خوب و بد ، یاد معادش بخیر

۱۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۱۹
سعدی بزرگترین شاعر ایرانی می فرماید
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

راستش کمی بررسی کردم دیدم این شعر در نهایت زیبایی و پرمحتوایی و انسان دوستی
و اومانیستی بودن به درد زمان ما نمی خورد از آنجا که در زمینه ادبیات فعال هستم
به خود این اجازه را دادم که شعر مذکور در خور زمانه ام بروز کنم و نتیجه این شد
۹ نظر موافقین ۹ مخالفین ۲ ۱۴ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۵۰

تمامي حقوق وب برای يک دانشجو محفوظ است

هرگونه کپی برداری از مطالب ممنوع است