اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین
امروز شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۲:۳۱ ب.ظ می باشد
علی اصغر سلطانپور
دانش آموخته و فارغ التحصیل مدیریت
جامعه ای را می توان سالم دانست که در آن هیچ انسانی وسیله ای برای مقاصد
دیگری نباشد بلکه نتیجه کوشش هر فرد عاید خودش شود ، هــــدف کار و کوشش
فقط متوجه نیروهای نهان خود شخص باشد انسان کانون بحساب آید و کلیه فعالیت
های اقتصادی و سیاسی در جهت رشد انسان باشد.
نویسنده: گوستاو لوبون
مترجم: کیومرث خواجوی ها
در سراسر گیتی هیچ اثر تخصصی دیگری به اندازه این کتاب
روانشناسی توده ها معروف و پر آوازه نیست و بسیار کمیاب
نیز می باشد، انسان در هرجا که امروزه به روانشناسی
جامعه میپردازد و یا در پی جستجوی زمینه های پنهان روانی
و قوانین غالبا معما گونه رفتار آدمی در بطن جامعه بر ی آید
هنوز این اثر را میخواند واز آن نقل می کند ...
اندیشه ی انسان باید روز به روز نو و کاربردی گردد
در غیر اینصورت مغز و ذهن پر از افکار قدیمی کــه
دیگر به کار نمی آیند می شود.
بعضی اختلالات و مشکلات روانی مانع مدیریت درست و برنامه ریزی های صحیح
و کنترل های به جا می شوند این مسئله قطعـــا وجود دارد و بعضی مشکـــلات
ذهنی و شناختی هستند که به این اختلالات دامن می زنند
خوشبختی فارغ از هر چیزی که هست و قطعا خیلی چیزها خوشبختی هست
یک امر ذهنی و یک باور خیالی نیز هست ، انسان هر چقدر هم خوشبخت و
موفق باشد اگر در ذهن خویش خوشبختی را باور نداشته باشد
همانطور که انسان ها زیست می کنند و کم و کیف زندگیشان
باهم متفاوت هست افکار انسان ها هم نوعی زیست می کنند
که ما به آن زیست افکار نام نهادیم.
از نگرش فلسفه ، انسان موجود زنده ای است ناطق ،
که به خاطر همین نطقش و زبانش متفکر هم هست.
برای تولید ثروت کاری باید انجام پذیرد و برای انجام کاری
انرژی باید مصرف شود.
پس بدانیم بدون انرژی و کار ، ثروت خلق نمی شود و کار
و انرژی هم می تواند به صورت فیزیکی باشد و هم می تواند
به صورت نرم افزاری باشد.
تمامي حقوق وب برای يک دانشجو محفوظ است
هرگونه کپی برداری از مطالب ممنوع است
