درد و عذاب بیش و دوا نیست
مرض بی درمان و ما را شفا نیست
آنچه گفته ام، گوشی بر شنیدن ندارد
اما این همه غم ، ما را روا نیست
گذشته ها گذشته ، زندگی جا مانده
حیف حال ما را دیگر صفا نیست
هر چند همه از رضای خدا گویند
در این اوضاع ملاک رضای خدا نیست
اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین
درد و عذاب بیش و دوا نیست
مرض بی درمان و ما را شفا نیست
آنچه گفته ام، گوشی بر شنیدن ندارد
اما این همه غم ، ما را روا نیست
گذشته ها گذشته ، زندگی جا مانده
حیف حال ما را دیگر صفا نیست
هر چند همه از رضای خدا گویند
در این اوضاع ملاک رضای خدا نیست
عشق دیده ، دیوانه شدم
گیسو نگو ، شانه شدم
در گذرگه زندگی مان
لحظه لحظه غم خانه شدم
قصه نبود، غصه بود
سالهاست رفیقانه شدم
پیش من ز می خبری نیست
من که با تو ، مستانه شدم
دیر بود و دور بود
ز دور ، دوستانه شدم
از دید لنز دوربین
می شود آباد
بر همگان و آحاد
این میهن ما
این سرزمین ما
و می شود با احساسات مردم
بازی کرد
و افکار و اذهان عمومی را
بر رای دادن راضی کرد
آری می شود مردی یا زنی را
متفکر جلوه داد
اول نوع خوندشو بگم بیشتر حال کنین در هر مصرع قسمت اول رو با سرعت بخونین
و قسمت دوم همینطور و تقسیم بندی هر مصرع با * مشخص شده
دل من امشب* خونه خونه
دلیلش هیچ کس* نمی دونه
الهی بشه *دل ما شاد
غمامونو کس* نه بدونه
یاد من امشب* یاد بهاران
قدم زدیم تو* بارش باران
ز ما دوره همّه ی یارانز ما دوره هم*مه ی یاران
الهی بیاد* یار و نگاران
بی مسئول مسئولون
زیر پا گذاشتند قانون
قانونی که حامی تو و من است
راکد مانده و اجرایش کم است
شود دیر یا زود
مهر و محبت نابود
از رئیس جمهور مملکت گرفته
تا من دانشجو همه خفته
یادمه روزی که بودم در سازمان
سوالی نمودم از بیکاری جوانان
پاسخی شنیدم بسی محکم
لطفا ز بیکاری مزن دم
بین بودن و نمودن
توهمی است
خیال می کند که
هست ، اما نیست
خوش است ، اما نیست
آزاد است ، اما نیست
بزرگوار است ، اما نیست
خوشبخت است ، اما نیست
دانشمند است ، اما نیست
شاعر است ، اما نیست
مومن است ، اما نیست
شکوفـــــــه در بهــــــار
بنفشه در چمنـــــــــزار
کلاغــــــــــکان قـار قـار
بلبلکـــــان گـــــــــــرفتار
نه خنده تـوان نه شادی
گـــــــریه بایـــــــد زار زار
2 بهمن 1394
آهای آهای مَردُمون
حرفی دارم براتون
خوبه حال و احوالتون
یه دست زنین برامون
شروع شه قصه هامون
قصه ی غصه هامون
یکی بود یکی نبود
غیر خدا هیچ کی نبود
در سرزمین گل و بُستون
بود کلیدی در رستم دستون
من هم عاشقم و عاشق بودن جرم نیست
من هم عاشقم و تو هم عاشقی و این بحث رد و بدل شد
بین من و تو و حالا ببینید کدام یک عاشق خوبی هستیم
صد در صد من (خنده)
تو پیچش مــــــــو بینی و مـــــــن خـــــــلق و خــو
تو از خـــود گـــــــــویی و مــــــن ز اخــــــلاق او
تو از بـــــودنت گـــــویی و مـــــن از انتظار دیدن
تو از رسیــــدنت گـــــــویی و مـــــن از نا رسیدن
تو از قهــــــرهاش گــــــویی و مــــــــن از آشتیش
تو از دروغ هاش گــــــویی و مــــــن از راستیش
تو از ثــــــــــروتش گــــویی و مــــــن از حکمتش
تو از نامهربانیش گویی و مـــن از مهر بی منتش
30 دی ماه 1394
یادمه
آن رود های خروشان
چشمه های جوشان
سحر های خروس خوان
صبح و نماز و اذان
بلبل های آواز خوان
گل های معطر
رنگا و رنگ
بهارهای سبز و قشنگ
گیاهان پر غنچه
خنده های بچه
آدم های شاد
شهرهای آسمان آبی
دِه های آباد
دل های آرام
تمامي حقوق وب برای يک دانشجو محفوظ است
هرگونه کپی برداری از مطالب ممنوع است