آری من تو را دوست می دارم
از ته قلبم
و با تمام وجودم
با تک تک سلول های هستیم عاشقتم
و بهت عشق می ورزم
و تو را می خواهم
با تو می مانم
با مشکلات با تو می سوزم
زندگی را با تو می سازم
اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین
آری من تو را دوست می دارم
از ته قلبم
و با تمام وجودم
با تک تک سلول های هستیم عاشقتم
و بهت عشق می ورزم
و تو را می خواهم
با تو می مانم
با مشکلات با تو می سوزم
زندگی را با تو می سازم
عشق دیده ، دیوانه شدم
گیسو نگو ، شانه شدم
در گذرگه زندگی مان
لحظه لحظه غم خانه شدم
قصه نبود، غصه بود
سالهاست رفیقانه شدم
پیش من ز می خبری نیست
من که با تو ، مستانه شدم
دیر بود و دور بود
ز دور ، دوستانه شدم
شکوفـــــــه در بهــــــار
بنفشه در چمنـــــــــزار
کلاغــــــــــکان قـار قـار
بلبلکـــــان گـــــــــــرفتار
نه خنده تـوان نه شادی
گـــــــریه بایـــــــد زار زار
2 بهمن 1394
من هم عاشقم و عاشق بودن جرم نیست
من هم عاشقم و تو هم عاشقی و این بحث رد و بدل شد
بین من و تو و حالا ببینید کدام یک عاشق خوبی هستیم
صد در صد من (خنده)
تو پیچش مــــــــو بینی و مـــــــن خـــــــلق و خــو
تو از خـــود گـــــــــویی و مــــــن ز اخــــــلاق او
تو از بـــــودنت گـــــویی و مـــــن از انتظار دیدن
تو از رسیــــدنت گـــــــویی و مـــــن از نا رسیدن
تو از قهــــــرهاش گــــــویی و مــــــــن از آشتیش
تو از دروغ هاش گــــــویی و مــــــن از راستیش
تو از ثــــــــــروتش گــــویی و مــــــن از حکمتش
تو از نامهربانیش گویی و مـــن از مهر بی منتش
30 دی ماه 1394
بین بـودن و نبـودن
فاصـــله ایست
به انــــدازه توهم
که خیال مـــی بافد
از عاشق بـــودن
از دل ربـــودن
از دلبـــری کردن
از دلبـــر بودن
23 دی ماه 1394
سبزه و گل
آواز بلبل
صبح و سحر
خورشید خانم می زند در
باغ در وقت بهار
غنچه و لاله زار
باد نسیم
عطر شمیم
سرو بلند
اسب سمند
چشمه سار بهشت
در ماه اردیبهشت
خوشا سرنوشت
با تو باید سرشت
باید خندید
از ته دل شدید
سبزه رو دید
گل رو بویید
عشق را چشید
به بهار خوش آمدید
ای کلیـد امان از گفتمــــان دل نــــواز تو
دلــــــم گرفته از آهنگ اجرای بد آواز تو
گفتم که اینگونه نرقصم بر کهنه ساز تو
دو به توان دو باختم ،سوختم،ساختم، من
دی ماه 1394
اگر زنی در کنار من
از تنهایی خواهد مُرد
همین بهتر که من
در تنهایی خود بمیرم
دلگیرم دلگیرم دلگیرم
از توهم بودن ها
13 دی ماه 1394 آذربایجان
منی بو درده سالانیم(ای کسی مرا به درد انداختی)
منی تکجه قویانیم لیلی(و آنکه مرا تنها گذاشت لیلی)
لیلی لیلی لیلی
لیلی لیلی لیلی
بو وجودومدا اویالدان(ای کسی که در وجودم بیدار کردی)
دوستلوغا عشقه میلی(میل را به دوستی و عشق)
میلی میلی میلی(میل را میل را میل را)
میلی میلی میلی(میل را میل را میل را)
سنی چوخلی سووردوم(تو را بیشتر دوست می داشتم)
سندن اوتوری اولوردوم لیلی(به خاطر تو می مردم لیلی)
لیلی لیلی لیلی
لیلی لیلی لیلی
عشق یعنی
پیوند روح و جسم
پیوند فکر و فرهنگ
و تغییر یافتن و برهم مایل شدن
و باهم عجین شدن
و آواز هماهنگ
باهم بودن و بر هم بودن
و برهم مهر و محبت نمودن
و بودن برهم دلتنگ
6 دی ماه 1394
تمامي حقوق وب برای يک دانشجو محفوظ است
هرگونه کپی برداری از مطالب ممنوع است