اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین
مردی بود مشغول بر تجارت که بر جمع مال کرده بود عادت
از این دنیا نصیبش فقط پول بود که بر جمع اموال مشغول بود
ز صبر پرسیدند تو را نام آشنا در جهان کیست گفت آشنای نام آشنای من زینب و زینبی است
پرستار طفلان عاشورا با آن همـــه مصائبـــش زاده ی فاطمه دخت نبـی هــم دخت علی است
هر نفس از سمت خدا ندایی مرا می خواند برای طاعت از امر الهی مرا می خواند
به سمت همه ی خوبی های دنیا و آخرت هم با اشارت هم با صدایی مرا می خواند
کنیم یاد از خداونــد یکتــــا و احد که او بـــی نیاز اســـت و صمد
آنقدر بخشنده و مهربان است او که صد بدی را به یک خوبی برد
گر از اغیار رانده شوم دردم پیش خدا برم گر از درگاه خدا رانده شوم دردم کجا برم
عالمه معنا ورن آنادور آنا انسانا دنیا ورن آنادور آنا
دنیایا عقبا ورن آنادور آنا دیللره آوا ورن آنادور آنا
ای دردلـــره درمـــان پروردگاریم ایله گینن دردیمه درمان پروردگایم
بی پناهم ورگینـن پناهیم اوزون ای پناه بی پناهــــــــان پروردگاریم
یکی دیدم مرد عالم بر معاش و معاد که بر من یکی چند تا پند گران قیمه داد
گر خواهی سرت باشد در این دنیا سلامت حرف بیهوده نگو که آرد برایت ندامت
این روزها گوش ما حرف حق را خواستار نیست اندر این دوران مظلوم و بیکس را جز خدا یار نیست
سالها دنبال عدل و حقیقت گشتیم ما ولی در نهایت دیدیم عدل و حقیقت را کسی بر کسی بدهکار نیست
تمامي حقوق وب برای يک دانشجو محفوظ است
هرگونه کپی برداری از مطالب ممنوع است