n امین دفتر شعر من

دفتـــــــــرم،من نویسم  تو را
تا کــــه مانی زِ من یادگاری
بعــــــــــــد از مـــــــــرگ من
خوانند مردمــــان روزگاری
20 دی ماه 1394 آذربایجان

بوسه ی عشق

ز روی لاله ات بوسه ای چیدن خواهم

                       لحظه ای روی ماهت کــه دیدن خواهم

                                             از هر چه هست و نیستم بریدن خواهم

                                                                    این همه را به عشق تو رسیدن خواهم

7 دی 1394

خبر نبودنم

روزی برایت خبری می آیــد از نبودنم و آن روز

فاصله ی من و تو خاکیست از جنس مهربانی

که مرا به آغوش می کشد تا منت انسـان را

نکشم.

رسالت برای عدالت

انبیای الهی برای اجرای قسط و عدالت در جامعه مبعوث می شدند

و عدالت چیزی نیست جز قانون و  بی عدالتی چیزی نیست جز بی قانونی

و قانون وقتی که اجرا نمی شود عین بی قانونی هست همانطوری که

دینی باشد اما کسی بهش ایمان نداشته باشد یا ایمانی باشد اما کسی

به آنچه ایمان دارد عمل نکند و یا شخصی عامل به علم خویش نباشد

بخند دوستم

آ خنده خنده خنده

دوستم باید بخنده

قربونت برم من

لطفا بخند به بنده

***

آقـــــــای راننده

لطفا بزن به دنده

بزن بریم به بندر

شیرین باشیم تو بندر

***

آ خنده خنده خنده

همـــه باید بخنده

لطفا بخند به بنده

خندت شیرین و قنده

گل و بلبل

دشت و چمن و گل

روی گل یک بلبل

نغمه ی آزادی بلبل

حال پژمردگی گل

سرسبزی کوه و چمن

گل های دشت و دمن

روح انتظاریم، ادوبدور جسمیم بی قرار

روح انتظارم

سالهاست

که سفره ی خالی اش را

به توهم عدالتی

گسترده است

شعور یعنی همه چیز

اگر شعور داشته باشیم همه چیز داریم

اما اگر شعور نداشته باشیم با اینکه همه

چیز داشته باشیم ولی هیچ نداریم و بدترین

فقر بی شعوری هست.

همچنان پابرجاست

سر در کتاب و
جسم  در کتابخانه
روحمان عجین با فلسفه
ذهنمان ترکیب با علم و ادب
شعورمان در شعریست
که نهایتش هوی و هوس است
و برای همین
جهل و بی فرهنگی ما همچنان پابرجاست

گفتگو

سلام بر دوستان مهربون ، باهم کنیم گفتمون

اگر حرفی ، شعری ، دلنوشته ای دارید بنویسید

البته من خودم هم خواهم نوشت بعضی نوشته ها

نباید پراکنده باشند.

۱۳۹۴/۰۸/۱۹ ۱۱:۲۲