الا ای حضرت عالی استاد جان
ز حرفت رسد به مشامم بوی نان
که نرخش دانم بله نرخ این زمان
راست گو به کدامین مستقیم در صراطی
اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین
الا ای حضرت عالی استاد جان
ز حرفت رسد به مشامم بوی نان
که نرخش دانم بله نرخ این زمان
راست گو به کدامین مستقیم در صراطی
در خیالت بر خیالم ، خیال ها کردی
مرا رنجور و افسرده در این سالها کردی
اسیرم به یک خنده و آن خط و خالها کردی
نمی جویی احوالم در این هجر و پریشانیم
در حال بازسازی و دوباره راه اندازی وبلاگ هستم.
please wait
سالهاست که من عاشق من شدم
بدین من پرستی عجـــب ایمن شدم
دانــــــم که وارد وادی اهریمن شدم
لیکن این خودپرستی به از بتپرستی
سه شنبه 1 اسفند 96 آذربایجان
علی اصغر سلطانی
ای خدای رحمـــــــان ، ای رحیم و سبحان ، وجودم و همـــه ی بود و نبودم ز توست ،
رجوعم به سوی توست ،دلگیر و دلتنگم ، می دانم که می دانی ، هــر چــه در ذهــن
دارم ، می دانم که می خوانی ، چون بر تو همه پنهـــــــان ها آشکار است ، رک بگویم
دلم از برای تو بی قـــرار است
حال و هوای زمستان
ساز و نوای نیستان
ماه های دی و بهمن
سرمای کوی و برزن
لحظه لحظه یاد خدا
روبرو بهاران پیش ما
لاله و نرگس و یاسمن
بلبل و دشت و دمن
رود این همه غصه و غم
باز سبز شود کوه و چمن
خدایی که خدای مهربانی هاست
با او بــودن و با او مـاندن صفاست
نامــش دوا و ذکـــــرش شفاست
الهـی ده دوا و شفای دردهایم را
1 بهمن ماه 1394
به یاد آور
گل و بنفشه در بهاری
که باشی در لاله زاری
همنشین عشق و یاری
خوشا صحبت و دلداری
عشق بازی با نگاری
گل و بلبل در چمن زاری
عشق و مهر و محبت
یار و لحظه لحظه صحبت
دامنه ی سبز کوه
دل عاشق، بی ستوه
صبح و سحر، شبنم
بی غصه و بی غم
بزن بریم بالای کوه
چقدر باصلابت چقدر با شکوه
پـــروردگارا یــــا الهــی
مانــده ام در دو راهـــی
خواهشا کــــن نگاهــــی
تا بیابم احوال خویش را
زمستان 94
تمامي حقوق وب برای يک دانشجو محفوظ است
هرگونه کپی برداری از مطالب ممنوع است