ماه عزا گلدی

گنه گلدی ماه عزا اورکلر قان اولدی   حسینین عزاسیندا شیعه گوزی گریان اولدی

بو آیدا نهضت کربلا آلله دینین دیریددی   اونداکی جملگی آل الله عازم میدان اولدی

همه عالم یک وجود است

همه عالم سراسر یک وجود است   که هر کس ذره ای از این وجود است

گر دچار مشکل گردد در آن ذره ای   مشکل از آن کل عالم وجــــود است

سراپا شعور گردم

خدایا چنان کـن ســراپا شعور گردم
با شعورم بسنجم از بدیها دور گردم

کم حرفی

اینکه زبان یکی هست و گوش دو

یعنـــی یکی بگو و دو تا دو تا شنو

امام زمان گلمدی

گنه گلدی جمعه سوولدی،امام زمان گلمدی   بو مکان و زمانه، صاحب اولان گلمدی

بیز گنه ده قالدوخ، دنیادا ظلم و ظالم الینده   او غیبت کبراده اولان،یوسف زمان گلمدی

دنیا

این دنیــــا پیچ در پیچ است  که هر کس گرفتار یه پیچ است
با همه زرق و برقش دنیـــا   در آخر ســـر هیچ و هیچ است

عشق بدون شناخت

عشقی که بدون شناخت به بار آید

قطعا یک روزی به سستی گراید

هوای گریه

دلم امشب هوای گریه دارد

که خالی کند غم و غصه ام را

دردی از عمق قلبم می رنجاند

تا خاموش گرداند قلب در سینه ام را

گیسوی تو

دوست دارم بگیرم آن زلف و گیسوی تو   ببویم آن موی خوش رنگ و بوی تو

کدامین مشک را بویم تا بگیـــــــرم ز آن   عطر گیسوی خوش عطر و بوی تــو

معشوق من

دل و دلبر من ، تاج سر من

گل احمر من ، بار و  بر من