یک دانشجو

دست نوشته ها و روز نوشته ها

یک دانشجو

دست نوشته ها و روز نوشته ها

اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین

امروز شنبه, ۳ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۴۷ ق.ظ می باشد

علی اصغر سلطانپور

دانش آموخته و فارغ التحصیل مدیریت

یک دانشجو

نون والقلم و ما یسطرون
نون سوگند به قلم و آنچه می نویسند
هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی
این از بخشش پروردگار من است
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
ستایش خدایی را که پروردگار جهانیان است

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ظلم» ثبت شده است

در زمان های قدیم عابدی در شهری زندگی می کرد و همیشه مشغول نماز و عبادت

بود و یک روز در جایی داشت نماز می خواند که بچه ها هم آن طرف تر بازی می کردند

که پرنده ای را گرفته بودند و داشتند پر و بالش را زنده زنده می کندند که عابد این صحنه

را دید صدای سوزناک پرنده را که در اثر کندن پر و بالش به وجود می آمد شنید ولی با خود

گفت به من چه من عابدم و چند تا بچه هم دارند پر و بال پرنده ای را می کنند و به من هم

ربطی ندارد و مشغول نماز شد از آسمان ندایی بر زمین آمد که ای زمین باز شو فرو بلع عابدی

را که ظلم را دید ولی کاری نکرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۴ ، ۱۲:۳۹

تمامي حقوق وب برای يک دانشجو محفوظ است

هرگونه کپی برداری از مطالب ممنوع است