و آنچه شده
عـاشقی که زمین گیر شده
جوانیش گذشته و پیر شده
تو این دنیا اسیر شده
دچار مرگ و میر شده
قربانی شکم های سیر شده
بیمار گشته و دلگیر شده
نوش دارو بیاید هم دیر شده
چون دیگه اون تحقیر شده
به خاطر سوء تدبیر شده
گناهش به گردن تقدیر شده
سوء تدبیر بی تقصیر شده
زیر، رو و رو ، زیر شده
ایمان آلوده به تزویر شده
اینگونه آقاهه مدیر شده
زود بود ولی دیر شده
جوان بود و حالا پیر شده
آزادی بیان لبریز شده
بیانی که تجویز شده
مشکل به رفاه تفسیر شده
تفسیری که تعبیر شده
طرف با پارتی وزیر شده
بی سوادی که سفیر شده
اختلاسگر ها تکثیر شده
هدیه ای میز را زیر شده
پاییز 1394