باید رفت تا ندید لق لقه دهان را
در سرزمینی شد حاکم مرد باایمانی
پرسیدند به غیر از ایمان چه دارد این مرد
جواب دادند همه چیز دارد همراه با دهانی
گفتند پس ایمان بهانه است می کند دنبال نانی
نتیجه می گیریم که درد بعضی ها درد ایمان
نیست بلکه درد نان است
به خودم آموختم که دغدغه دین با لق لقه ی دین فرق دارد.
غروب همه حتمی هست و هر آنکه طلوع کرده
روزی غروب خواهد کرد.
راست گفت آنکه گفت و خفت
خدای بیامرزد حقیقت گویانِ حق جو را
در این دنیای هستی یک تن مسلمانم آرزوست