ایمانی که در مسیر نان در جریان است
من ماهانه خیلی از طلاب و روحانیونی را می بینم که شادمان و خرامان و سرشار
از دین و ایمان و ذکرگویان و شتابان سوی دفاتر مراجع تقلید ، برای گرفتن شهریه و
مواجب و نان می روند و بسی تملق کرده و لق لقه ی زبان را بــــر عقــل و اندیشه
غالب نموده و از بیت المال بدون کار و بدون هیچ فعالیت علمــی و اقتصــادی ارتزاق
می نمایند و خوش می خورند و خوش می خوابند و خوش می خندند و تا حد توان
بر دین و ایمان مردمان ضربه می زنند و این است شبکه ی سرمایه داری اسلامی
که از مردم زکات را به نام دین و خمس را به نام ایمان و نذر را به نام هدیه دریافت
کرده و مردم این سرزمین را دست و پا بسته از فکر و تعقل و از اندیشه و تعمـــق
به تقلید و پیروی فرا می خوانند و مردمان ترسان و لرزان و تعبدانه همچون کودکان
اجابت می کنند و اگر روزی این نان از بین برود قطعا ایمان هم از بین خواهد رفت
چون ایمان به نان آورده اند نه اسلام و آیا این همان اسلامی است که انسان را
به شورش علیه ظلم و ستم و دفاع از حق مظلوم و تاختن علیه ظالم و تفکـــــر و
تعمق فرا می خواند؟ و آیا این روحانیون همان روحانیونی هستند که علی را که از
کار و تلاش روزی می خورد و حاضر نبود دانه گندمی از دهان موری بگیـــــرد و چاه
می کند و باغ درست می کرد و یار مظلـــومان و کوبنده ی ظالمــان بود مولای خود
می دانستند هستند؟
24 اردیبهشت 1395