احساس رسیدن به کمال و دانایی نکته شروع
جهل و نادانی است.
وقتی انسان در نفس و وجود خودش به این نتیجه می رسد
که به کمال و دانایی رسیده است ناخودآگاه از تلاش
به رسیدن به کمال و دانایی واقعی دست می کشد
اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین
احساس رسیدن به کمال و دانایی نکته شروع
جهل و نادانی است.
وقتی انسان در نفس و وجود خودش به این نتیجه می رسد
که به کمال و دانایی رسیده است ناخودآگاه از تلاش
به رسیدن به کمال و دانایی واقعی دست می کشد
ما انســــان ها چنان مشغول بیهودگی ها و منیت و مائیت های
خودساخته ایم که حقا خود خود را باخته ایم و برای همین است
که زیستن از یادمان رفته است.
زندگی شکل گرفته است از گاهی اوقات ها
گاهی اوقات شیرین است ، گاهی اوقات تلخ ،گاهی اوقات پولدارمان می کند ،
گاهی اوقات بی پولمان ، گاهی اوقات سلامتمان می دارد ، گاهــی اوقــــات
مریضمان می نماید ، گاهی اوقات با ماست و گاهی اوقات بر ما و علیه ما.
اگر دیدید یکی سعی دارد دیگری را کوچک شمارد ،
مطمئن بدانیــد که آن شخص از حقــــارت خویش به
سطوح آمده است.
جهل چیست؟
عدم دانایی را جهل گویند ، در واقع جهل نادانی است یعنی اینکه
در مورد چیزی شناخت نداشته باشیم.
جهل زمانی بدتر است که ما به آن و وجود آن عالم نباشیم و وقتی ما
به جهل خود در زمینه ای پی ببریم ، نصف علم را در آن زمینه به دست
آورده ایم
شخصیت انسان همان است که خود آن را قبول دارد
نه اینکه دیگران نسبت به شما شخصیت پردازی می
کنند ، چون دیگران شما را دقیق نمی شناسند
بعضی شخصیت ها در بعضی بیماری ها و اختلالات روانی برای بهبود یافتن
حالت درمانی دارند یعنی آن شخص بیمار اگر با شخصیت مذکور هم نشین
و هم صحبت شود اختلالات روانیش در مسیر بهبود یافتن قرار می گیرد.
خویشتن مهم ، یعنی اینکه من و شخصیت من یا به عبارتی تو و شخصیت تو مهم است
و من و تو اجازه نمی دهیم اهمیت شخصیتمان زیر سوال برود با کارهایی که باید انجام
دهیم و با کارهای که نباید انجام دهیم.
قدرت و ثروت نامشروع همچون نوشیدنی الکلی است
که صاحبش را مست نموده و به جان فرد و جامـــــعه
می اندازد.
تمامي حقوق وب برای يک دانشجو محفوظ است
هرگونه کپی برداری از مطالب ممنوع است