بیکاری از علایم مرگ یک جامعه

بیکاری از علایم مرگ جامعه و مردمان آن است ، مرگی تدریجی ، مرگی که

رفته رفته فرهنگ جامعـه را ، اقتصاد جامعـه را ، حیات جامعـه را ، سیاست

جامعـه را ، دین جامعـه را ، شرافت جامعـه را ، قانون جامعــه را و در نهایت

انسانیت و بشریت در جامعه را می میراند.

کمی عجیب نیست

همانطور که بعضی از دوستان می دونن اینجانب سال هاست می نویسم

با سبک ادبی مخصوص خودم از سیاست ، دین ، علم و موضوعات مختلف

اما اگر دقت کنید زیر نوشته هایم هیچ نظری ثبت نمی شود

تلنگر دنیا و وصف آن

این دنیا دارالبلاست و هـــر کسی را نوعــــی گرفتار می کند؛ یکی را گرفتار کبر و غرور،

یکی را گرفتار ثروتهای کرور کرور، یکی را گرفتار لقمه ای نان ، یکی را گرفتار غربت

و هجران ،  یکی را گرفتار وصل یار

گل بی خار

گـل بی خـار همیشه گرفتـــــار است

و این حُسن خار است در ایـن دنیـــــا

و دار که گرفتاری را از تو دور می کند.

یک نکته در باره نظام مدیریتی

چند سالی هست که قرار است رشته مدیریت هم مثل معدود رشته های دیگری

چون مهندسی ، پزشکی ، پرستاری و روان شناسی دارای نظام خاصی باشد اما

متاسفانه هنوز در حد حرف باقی مانده است

آدمیت لازم است اما...

آدمـــــی را آدمیـــت لازم است

گر چه بعضا خریت نعمتیست

در دنیای سیاست

در دنیای سیاست و ریاست هیچ انسانی برای جامعه و مردم کار نمی کند بلکه برای جیب و منفعت

شخصی و خانوادگی خود کار می کند که اگر این منافع به خطر بیفتد قطعا به یک شخصیت ضد جامعه

و ضد مردم تبدیل می شود از رهبران جوامع گرفته تا مقامات ارشد همه شان اینگونه هستند هیچ وقت

فکر نکنید که آنها پدر بزرگان شما هستند آنها هیچ کس شما نیستند

طرفداران حکومت ها

حکومت ها طرفدارانشان بیشتر از طیف وسیع نوجوانان هستند که بعد از گذر از این

دوره و تامین نشدن نیازهای اولیه شان به دشمنان سرسخت حکومت ها تبدیل می

شوند و از آن همه طرفداری از مقامات سیاسی و مدحشان درباره ی شخصیت های

سیاسی پشیمان می شوند

در اعتقاد من زن مربی انسان است اما...

با اینکه در اعتقاد و ادبیات شخصی من زنان و دختران جایگاه خاصی دارند

و برایشان ارزش بیشتر قائلم و معتقدم کــه این زنان هستند که بشریت را

تربیـــت می کنند

اگر یک پسر ازدواج نکند

اگر یک پسر ازدواج نکند عوارضـــی دارد

کـــه مهمترین و قابل ملاحـــظه ترین آن

این است که به مرگ طبیعی می میرد.