باشد که برابر شویم

سیاهــه ی لشکر شدیم
به فرض بعضیا خر شدیم
ز هـم دور و نابرابر شدیم
با این اوصاف برادر شدیم

با چه رویی با مهدی موعود روبرو خواهید شد

آنهایی که مدح حال می کنند^{مدح حال یعنی از وضعیت فعلی راضی بودن}

چرا منتظر مهدی موعودند؟^{انتظار یعنی نارضایتی از وضعیت موجود و منتظر عدالت بودن} _{چقدر دو رو و منافقند بعضی ها}

و آنهایی که منتظر مهدی موعودند

چرا مثل مهدی موعود عدالت نمی ورزند؟

خلف وعده نشانه ی منافق

من قبلا در وبلاگم که یک جای دیگر بود مطالب در مورد دین با رویکرد

اجتماعی ، اقتصادی و روانی می نوشتم اما در این وبلاگم هنوز از دین

جز به صورت محدودی ننوشتم

بیکاری دانش آموختگان دانشگاه ها

دانشگاه ها برای تامین منابع مالی خود و کسب درآمد ، بیش از حد نیاز بازار کار

و همچنین در رشته هایی که اصلا بازار کار به آنها به آن گستردگی نیاز ندارد به

پذیرش دانشجو روی آورده اند و این کار را عامدانه و عالمانه انجام می دهند

گم شده انسان ها

معتقد هستم گــــم شده انســـان ها در این عصـــــر بدون استثنا در همــه ممالک اخلاق انســـــانی است

چون اگر اخلاق انسانی رعایت شود جنــــگ ها بوقوع نمی پیوندند و سرمایه هایی که برای جنگ ها

هزینه می شوند به رفاه انســان ها هـــزینه می شوند و در جامعـــه ای که رفاه انســـــان ها تامین شود

آ مار نه آمار

گفتمان علمی دانشگاه و حوزه

نشستن پای منبــــــر و روضـه

لـــــــــذت نمـــــــــــاز و روزه

کم رنـــــــگ شدن دین دلسوزه

نصیحــــــــت و مــوعظــــــــــه

بی پاسخ شکایت و عریضــــــه

زیبایی ترکیب علـــــم و دیـــــن

آقایون با تقــــــوا و اهل یقیــــن

ته قصه ، غصه

آهای آهای مَردُمون

حرفی دارم براتون

خوبه حال و احوالتون

یه دست زنین برامون

شروع شه قصه هامون

قصه ی غصه هامون

یکی بود یکی نبود

غیر خدا هیچ کی نبود

در سرزمین گل و بُستون

بود کلیدی در رستم دستون

جامعه منهای اقتصاد

وقتی جامعه ای

منهای اقتصاد شود

بر آن جامعه

بعلاوه شود

بداخلاقی

دزدی

ناهنجاری

فحشاء

منکرات

تولید ما

مظلومانه حالش شرمگین است تولید ما



  
                        کــــه قربانی اجناس چین است تولید ما




                                               گر فکــــری به حـــــال تولیدمان نکنیـــــم  




                                                                       باز هـــــم روزگارش همین است تولید ما

و آنچه شده

عـاشقی که زمین گیر شده

جوانیش گذشته و پیر شده

تو این دنیا اسیر شده

دچار مرگ و میر شده

قربانی شکم های سیر شده

بیمار گشته و دلگیر شده

نوش دارو بیاید هم دیر شده

چون دیگه اون تحقیر شده

به خاطر سوء تدبیر شده

گناهش به گردن تقدیر شده

سوء تدبیر بی تقصیر شده

زیر، رو  و  رو ، زیر شده

ایمان آلوده به تزویر شده

اینگونه آقاهه مدیر شده