عمر گرانمایه

عمر گرانمایه بر قیمت دون بطلان و هدر نکن   وین در پر بها را با  دون پایه ها به سر نکن

بار عمرت سعادت است و خیر و نیکی    پس با همنشنینی با بدان خود را بی بار و بر نکن

اصلاح مردم

کم بگو جانم که مواظب دل خودخواه خویش باش   مواظب چاه های پیش روی راه خویش باش

اگر خواهی کنی مردمان را تو اصلاح   اول از همه به اصلاح اشتباه خویش باش

آمریکا

آمریکا ای سلطه گر و جهان خوار و شیطان بزرگ   چرا در مشرق، انسان ها را می دری مثل گرگ

دقیقا مردم سالاریت هم همین است؟   بمب اتم هدیه ی تو بر مردمان زمین است

آغوش گرمت

چه میشود در آغوش گرمت جا بگیرم*با تو بودن را هدیه ای از خدا بگیرم

تجربه کنم تو و با تو بودن را تو دنیا*در کنارت به آرامی مسکن و ماوا بگیرم

آسمان زندگیم بارانی است

در این اوقات بهاریم

نصیبم پریشانی است

آسمان زندگیم بارانی است

شعرم نوعی نغمه مترقی انسانی است

در واقع گم کرده ام حال و احوال خویش را

ازگلستان روی تو

از گلستان روی تو غنچه ای چیدن خواهم*ز لب های لاله ی تو مزه ای چشیدن خواهم

هم در کنــــج قلــــب و خیـــال تـــو بودن*هم با تو در حیـــات لحظه ای رمیدن خواهم

بوسه به یاری

دلم امشب شور و نوایی دارد   وهم و خیالش بوسه به یاری دارد

چگونه کنم کنترل وهم و خیالم   اینگونه رود گریه و زاری دارد

من یارم ندیدم

صبح عمرم به ظهرش رسید من یارم ندیدم*جانم زتنهایی به لب رسید چون نگارم ندیدم

من در اینجا یارم کـــــجا در انتظار همدگر*روزگار حیله ای کرد کــــــه ماهوارم ندیدم

این دنیا به درهمی نمی ارزد

این دنیا به سکه و درهم نمی ارزد که در آن به انسانی ستم گردد

اگر سعادت ابدی می خواهید به جوانمردی و آزادگی گرایید

بت درونم

یه روز کمی فکر نمودم بر حال خود*سبک سنگین نمودم هم اعمال خود

دیدم که ساخته ام ز خویشتن بتی*بیشرمانه به جای خدا میپرستم او را

از آن موقع خواستم که بر خود برآیم*ز دین بت پرستی به یکتاپرستی گرایم